به گزارش قدس آنلاین، شرایط کنونی اقتصاد روسیه بسیار بهتر از آن چیزی است که همگان انتظار داشتند که برای آن ها اتفاق بیفتد؛ اما نکته جالب تر هزینه مالی مستقیم جنگ روسیه است، چه خرج هایی که برای نیروهای نظامی خود و چه برای ادوات جنگی اش تاکنون کرده، و آمار نشان می دهد هزینه هایی که این کشور در این زمینه ها داشته به طرز شگفت آوری پایین است.

بودجه روسیه به خصوص بودجه نظامی این کشور همیشه در هاله ای از ابهام قرار داشته است. بنابراین برآورد ما از هزینه های روسیه برای حمله به اوکراین می تواند خیلی دقیق نباشد. با این حال، اکونومیست در مشورت با کارشناسان مختلف و با استفاده از تحلیل های این رسانه، رقم هایی ارائه داده که می تواند نزدیک به واقعیت باشد. در اصل این شامل پیش‌بینی هزینه های دولت روسیه قبل از تهاجم به اوکراین در زمینه ‌های دفاعی و امنیتی و مقایسه آن با هزینه‌هایی است که بعد از جنگ داشته است. آمارها نشان می دهد هزینه حمله روسیه به اوکراین ۵ تریلیون روبل یا ۶۷ میلیارد دلار در سال یا ۳ درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور بوده است.

این رقم نشان می دهد که طبق معیارهای تاریخی، روسیه مبلغی ناچیز برای جنگ خود هزینه کرده است. در جدول آماری زیر هزینه های انجام گرفته توسط کشورها در جنگ هایی که در آن حضور داشته اند از جمله جنگ های گذشته روسیه را می توان مشاهده کرد. در اوج جنگ جهانی دوم، اتحاد جماهیر شوروی ۶۱ درصد از تولید ناخالص داخلی خود را صرف جنگ می کرد و تقریباً در همان زمان، آمریکا حدود ۵۰ درصد از تولید ناخالص داخلی را صرف نیروهای نظامی اش کرد.

سه دلیل می تواند وجود داشته باشد که چرا روسیه در جنگ اوکراین بسیار کم هزینه می کند. اولین دلیل سیاسی است. بسیاری در داخل دولت روسیه مایلند جنگ علیه اوکراین را به عنوان یک «عملیات نظامی ویژه» و نه یک جنگ تمام عیار به تصویر بکشند. به همین دلیل یک عملیات نظامی در مقایسه با یک جنگ حتی از لحاظ روانی نیز باعث پایین ماندن توجهات و به تبع آن کم شدن صرف هزینه تولید ناخالص داخلی برای آن خواهد شد. وقتی شما صحبت از یک عمیات نظامی به میان می آورید منطقی است که لزومی به صرف هزینه درصد دو رقمی از تولید ناخالص داخلی هزینه نداشته باشید.

علت دوم اقتصادی است. روسیه تلاش کرده برای گسترش جنگ خود هزینه گزافی برای شهروندانش به وجود نیاورد. چاپ پول تورم را تحریک می کند و استانداردهای زندگی را کاهش می دهد و در معرض بدهی های عمومی قرار دادن بانک ها با بدهی عمومی نیز ممکن است اثر مشابهی داشته باشد. افزایش مالیات یا تغییر بزرگ در هزینه های عمومی برای بازگرداندن هزینه های دفاعی نیز به درآمدهای شخصی مردم آسیب می رساند.کارهایی که روسیه تاکنون موفق به کنترل آن بوده است.  البته ادامه کنترل آن این یک مشکل بزرگ برای ولادیمیر پوتین خواهد بود که در سال ۲۰۲۴ انتخابات ریاست جمهوری را در پیش دارد. پیروزی پوتین قطعی به نظر می رسد، اما او خواهان پیروزی با درصدی پایین و برگزاری هرگونه تظاهرات بزرگ مردمی بر علیه خود نیست، اتفاقی که در انتخابات قانونگذاری در سال ۲۰۱۱ رخ داد. او اخیرا در مورد وضعیت اقتصادی روسیه گفته: «دفاع ملی اولویت اصلی است و در حل وظایف راهبردی در این زمینه نباید اشتباهات گذشته را تکرار کنیم و اقتصاد خود را به سمت نابودی بکشانیم.»

دلیل سوم به طور کلی به اقتصاد دفاعی مربوط می شود. نیروهای مسلح امروزی بسیار کارآمدتر از گذشته هستند. ارتش های امروزی به افراد کمتری نیاز دارند و ادوات نظامی آنها نیز دقیق تر هستند. تئوری اقتصادی «بیماری هزینه» نشان می دهد که بخش های با بهره وری بالا تمایل دارند در طول زمان سهم کمتری از تولید ناخالص داخلی را به خود اختصاص دهند، برخلاف چیزی مانند مراقبت های بهداشتی که تمایل دارد سهم بیشتری را به خود اختصاص دهد.

پس نتیجه می گیریم در مقایسه با سال ۱۹۴۵ می توانید هزینه بسیار کمتری انجام داده و ارتش قدرتمندتری داشته باشید.

منبع: اکونومیست

مترجم: امیرمحمد سلطانپور